مامانی تو بگو انصافه بابایی امروز یک و نیم بعد از ظهر بره سرکار و فردا شب ساعت ده و نیم بیاد؟؟ نزدیک به سی و پنج ساعت !!!
امشب وقتی منتظر اومدنش بودم و شربت و بستنی آماده کرده بودم زنگ زد و گفت نمیاد ...
خوب من دلم تنگ میشه .. تنهایی چی کار کنم؟
اگه بودی دو تایی با هم بهونه ی بابایی رو میگرفتیم.